˚°◦.♥.◦°˚قلب یخی˚°◦.♥.◦°˚

Alone Boy

پنهان شده ام....

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند

[ جمعه 29 / 3 / 1391برچسب:, ] [ 11:18 ] [ فرزاد کشت ورز ] [ ]


گربه...!

داشتم به گربه فکر می کردم

 

همون که هر جوری ولش کنی چهار دست و پا میاد پایین

 

خوش به حالش

 

میگی چرا؟

 

آخه هر کی منو ول کرد با مخ خوردم زمین

[ جمعه 1 / 3 / 1391برچسب:, ] [ 19:32 ] [ فرزاد کشت ورز ] [ ]


نمي دانم

عشــق عشــــق عشـــــــق

نمی دانم كه این عشق چگونه بركویر خشك قلبم بارید

كه دل بی خبرم عاشق شد و به عشقش

می بالد ، نمی دانم می داند

كه با دیدنش می رود از تن وجانم خستگی

نمی دانم تا كی عاشق می ماند

نمی دانم می داند بدون او بی قرارم ، هیچم ، پیچم

نمی دانم می داند در انتظار فردای با او بودنم

نمی دانم چگونه سر کنم لحظات بی او بودن را

نمی دانم می داند كه هیچگاه عشق واقعی نمی میرد

نمی دانم می داند دوست ندارم

در

رویای كسی دیگر باشم

♥ دوست دارم عشق همیشگیم ♥

 

 

[ یک شنبه 17 / 3 / 1391برچسب:, ] [ 9:45 ] [ فرزاد کشت ورز ] [ ]


دستت

ســــری را که درد نمی کند دستمـــــال نمی بندند

امـــــا سر من درد میکند برای دســـــتی که

مـــالــــــــــ تـــو باشد

[ پنج شنبه 16 / 3 / 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ فرزاد کشت ورز ] [ ]